Monday 25 February 2013


بزرگ شدن شامل تجربه کردن می‌شه، تجربه رانندگی‌، یا تنهایی مسافرت رفتن، عاشق شدن،باختن، از اول شروع کردن،
مرگ هم یک تجربست،شاید آخرین تجربه، شاید برای اینه که با زیاد شدن سنّ رابطی‌ مستقیم داره،
تجربت زیاد می‌شه با زیاد شدن سال‌های زندگیت و آخرشم مرگ‌و تجربه میکنی‌،
هر از گاهی دنیا آنچنان تو گوشی به من می‌زنه، که تن ظریف تو لا به لایه یه مشت خاک،
حتما شبا خواب میبینی‌ توه اون تخت سرد، خواب آرزوهاتو...
یعنی‌ خواب میبینی‌؟
بعضی‌ از روزا نیشگون بدی زمان آزم میگیره،
وقتی‌ یاد دستهای ظریفت میفتم یا چشمای زیبات،
تو هم خواب مارو میبینی‌؟
تو حتما باید خواب باشی‌، آدم خواب نمرده،
آدم خواب آرزو داره،خواب می‌‌بینه، خواب خوب خواب بد،
سردش می‌شه، گرمش می‌شه،
پس تو کی‌ از خواب می‌پری؟
تو حتما زیبای خفته ای، منتظر بوسه کی‌ هستی‌ که از این کابوس منو بیدار کنی‌؟
مرگ تو تجربه‌ی منم بود، منم پیرم، مرگ خیلی‌ نزدیک،
امروز بجای تو نفس کشیدم، و جلو آینه اونجوری که تو میگفتی‌ روژه لبمو زدم، 

No comments:

Post a Comment